سفارش تبلیغ
صبا ویژن
3 1 - سیب 4



»» این جا چه خبره؟
[ RSS ]
[باغ پارسی]
[از سیب چی می خوائی بدونی؟]
[تلنگرافات به سیب]
[باغ پارسی] [باغ پرشین] [اولین طراحی سیب]
مهمونای امروز سیب: 0
همه ی مهمونای خانوم سیب: 116953

»» سیب از چه می نویسد؟

»» سیب لوگو


وایسا تو صف به همه سیب می رسه
 

»» همه شون سیب دوست دارن

»» سیبستان

»» سیبگرد
سیبگشت:


اسرار نام "زینب" علیهاالسلام (سه شنبه 86/3/1 :: ساعت 4:56 عصر)
یا مأخوذ از «زَنِبَ» است از باب «فَرِحَ» یعنی فربه شد. و یا این که به اصل خود باشد به معنی درخت خوش بوی نیکو منظر،(1) و یا این ‌که "زین أب" بوده است، یعنی زینت پدر. که به اعتبار همین معنی، بعضی حضرت زینب علیهاالسلام را «زین ابیها» در مقابل «امّ ابیها» نام نهاده‌اند(2) و این تعبیر  خالی از وجه نیست. و حذف «الف» در ظاهر به واسطه تخفیف یا کثرت استعمال بوده، چنان چه حکمت واقعی آن همانا اتصال معنوی و اتحاد حقیقی ما بین پدر و دختر بوده است.

برای دو معنی اوّل که به معنی "فربهی" و "درخت نیکو منظر" باشد نیز مناسبات عرفانی به نظر رسیده، چنانچه معنی "فربهی" اشاره به اجتماع کمالات در حضرت است. چرا که فربهی از امور اضافیه است و نسبت به اجناس و اصناف و اشخاص فرق می‌کند. پس فربهی حیوان به کثرت گوشت و پیه او است، و فربهی در اشجار کنایه از کثرت شاخ و برگ و میوه است، و فربهی در انسان اشاره است به وفور صفات حسنه و اوصاف پسندیده در او؛ زیرا که کمال حیوان به کثرت گوشت و پیه، و کمال درخت به زیادتی شاخ و برگ و میوه، و کمال انسان به اخلاق او است، و چون عقیله بنی‌هاشم دارای مجموعه صفات کمالیّه بوده، به این اسم شریف نامیده شد.

نام حضرت زینب علیهاالسلام بنابر پنج حرف که زین أب باشد بدین معناست:

«الف» اشاره به احمد؛ «نون» کنایه از حسن علیه‌السلام؛ «یا» اشاره به حسین علیه‌السلام؛ چون این مخدّره از کمالات هر یک از پنج تن آل عبا نصیبی برده، لذا خلّاق عالم، خواست مقامات و کمالات این مجلّله بر موجودات ظاهر و هویدا گردد که مردم به مقاماتش خبیر و به شئوناتش بصیر باشند؛ لذا خود اسمی برای او اختیار کرد که مظهر مقامات او باشد تا مردم او را بشناسند و به توسّلش تقرّب جویند و این منقبت را نمی‌توان کم شمرد؛ زیرا که این از خصایص خواصّ درگاه احدیّت است و هر کسی به این مقام محمود نرسد. و از جمله کسانی که به این خصوصیّت، مخصوص شده زینب کبری بوده است.

و اما مناسبت درخت نیکو منظر به آن مکرّمه نیز واضح است، چنانچه در کنایات و استعارات عرب آمده است که هر شخص بزرگ بلکه هر چیز نفیس را به شجر تعبیر نمایند و تنظیر آورند، چنانچه فرمود:

«انا و علیّ من شجرة واحدة.»(3)

و در آیه شریفه هم می‌فرماید:

«مثلاً کلمة طیبة کشجرة طیبة.»(4)

گل

و چون آن حضرت، شخص بزرگ و فواید حاصله از او بسیار، که از آن جمله ابقای دین مبین و نگهداری ذراری و فرزندان سیّدالمرسلین و شفاعت گناهکاران است؛ لذا موسوم به «زینب» شد که به معنی درخت خوشبویِ نیکومنظر باشد.

و بعضی گفته‌اند که زینب به معنی بلاکش باشد! چون معلوم بود که چه بلاها بیند و بسی مشقّت‌ها متحمل شود لذا موسوم به زینب شد.

ولکن اجمال معانی ذکر شده همان زینت پدر بودن است چرا که دختری که دارای این همه کمالات باشد نه تنها زینت پدر بلکه زینت عالم است و روا است که به وجود همچون فرزندی، مباهات نماید و دیده عالم به چنین نفوس قدسیّه و انوار الهی روشن و منوّر است.

 زینب چهار یا پنج حرف است:

«زا» اشاره است به مادرش زهرا، که بهره وافی از کمالات او به ارث برده است. «یا» کنایه از پدر بزرگوارش علی علیه‌السلام است .

«نون» کنایه است از دو برادرش حسنین، چون قدر جامع بین آن دو بزرگوار نهایت مقامات است که مقام وصول باشد.

«با» کنایه است از جد بزرگوارش «النبیّ الامّی العربی».

اجمال معانی ذکر شده همان زینت پدر بودن است چرا که دختری که دارای این همه کمالات باشد نه تنها زینت پدر بلکه زینت عالم است و روا است که به وجود همچون فرزندی، مباهات نماید و دیده عالم به چنین نفوس قدسیّه و انوار الهی روشن و منوّر است.

و بنابر پنج حرف که زین أب باشد؛

«الف» اشاره به احمد؛ «نون» کنایه از حسن علیه‌السلام؛ «یا» اشاره به حسین علیه‌السلام؛ چون این مخدّره از کمالات هر یک از پنج تن آل عبا نصیبی برده، لذا خلّاق عالم، خواست مقامات و کمالات این مجلّله بر موجودات ظاهر و هویدا گردد که مردم به مقاماتش خبیر و به شئوناتش بصیر باشند؛ لذا خود اسمی برای او اختیار کرد که مظهر مقامات او باشد تا مردم او را بشناسند و به توسّلش تقرّب جویند و این منقبت را نمی‌توان کم شمرد؛ زیرا که این از خصایص خواصّ درگاه احدیّت است و هر کسی به این مقام محمود نرسد. و از جمله کسانی که به این خصوصیّت، مخصوص شده زینب کبری، بوده و در این خصوص روایتی وارد شده است که می‌فرماید:

«در زمانی که حضرت زینب علیهاالسلام به دنیا آمدند؛ پیامبر اکرم در سفر بودند. پس از تولد حضرت صدّیقه طاهره به امیرالمومنین علیهما‌السلام پیغام فرستاد که چون پدرم در سفر است برای دخترت نام بگذار. آن حضرت فرمود: من بر پدرت سبقت نمی‌گیرم، صبر فرمای که به این زودی مراجعت خواهد نمود و هر نامی که صلاح داند می‌نهد. چون سه روز بگذشت رسول خدا مراجعت فرمود و به جهت آن که هر گاه از سفر مراجعت می‌کردند اول به خانه حضرت زهرا می‌رفتند؛ به سرای عصمت کبری در آمد.

کمال حیوان به کثرت گوشت و پیه، و کمال درخت به زیادتی شاخ و برگ و میوه، و کمال انسان به اخلاق او است.

حضرت علی علیه‌السلام خدمت آن حضرت عرض کرد یا رسول‌ الله! حق تعالی جلّ و علا دختری به دخترت عطا فرموده است برایش نامی تعیین کنید.

فرمود: اگر چه فرزندان فاطمه اولاد من‌ هستند لکن امر ایشان با پروردگار عالم است و من منتظر وحی می‌باشم. در این حال جبرییل نازل شد عرض کرد: یا رسول‌الله! خداوند سلام می‌رساند و می‌فرماید: نام این مولود را زینب بگذار، چرا که این نام را در لوح محفوظ نوشته‌ایم.

پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم قنداقه آن مولود گرامی را طلبید و به سینه چسبانید و بوسید و نامش را زینب نهاد و فرمود: وصیّت می‌کنم حاضرین و غایبین امّت را که این دختر را به حرمت پاس بدارند. همانا وی به خدیجه کبری شبیه است.»(5)

پی‌نوشت‌ها:

1- لسان العرب، ج 6، ص 88.

2- المناقب، ج 3، ص 357.

3- کنوز الحقایق، ص 155/ کنزالعمال، ج 6، ص 154/ و مضمون آن در ذخائر العقبی، ص 16/ مستدرک الصحیحین، ج 3، ص 160/ و ج 2، ص 241/ الدر المنثور در ذیل آیه شریفه (و فی الارض قطع متجاورات و جنات من اعناب) الخ.

4- در سوره ابراهیم آیه 24: (الم تر کیف ضرب‌الله مثلاً کلمة طیّبة کشجرة طیبة).

5 - ناسخ التواریخ (حضرت زینب علیها‌السلام) ص 44.

منبع:

کتاب خصائص زینبیه، مرحوم سید نورالدین جزائری، با دخل و تصرف


¤ سیب نوشته است این جا:خانوم سیب


باران (چهارشنبه 86/2/19 :: ساعت 8:40 عصر)
باران که می بارد تو درراهی
باران گل، باران نیلوفر
باران ابر و ماه و آیینه
باران شعر و شبنم و شبدر . . .

باران که می بارد تو در راهی
از دشت شب تا باغ بیداری
از عطر عشق و آشتی لبریز
با ابر و آب و آسمان جاری . . .

غم می گریزد غصه می سوزد
شب می گدازد، سایه می میرد
تا عطر آهنگ تو می رقصد
تا شعر باران تو می میرد . . .

از لحظه های تشنه امداد
تا روزهای با تو بارانی
غم می کشد ما را تو می بینی
دل می کشد مارا تو می دانی . . .


¤ سیب نوشته است این جا:خانوم سیب


ماه (چهارشنبه 85/3/24 :: ساعت 11:26 عصر)

 

 

  و او ست خداوندی که شب را به روز و روز را به شب بدل می کند .............

 

                               PDP0327417

 

                              RBP2000009

 

 


¤ سیب نوشته است این جا:خانوم سیب


کسی دلم را شکست ...... مهدی ح ع م (پنج شنبه 85/2/14 :: ساعت 12:11 صبح)

 

دوسه روزیست که ایمان مرا دزدیدند........

سفره باز است ولی نان مرا دزدیدند

 جرمم ابن بود که هی تکیه به باران دادم............

بی سبب نیست که از چشم خودم افتادم

خودم از پنجره دیدم که مرا می بردند ..............

خوره ها روح مرا چنگ زنان می خوردند

 شاخه ای نور بدستم بده تا سیر شوم ...........

پر نمانده ست که من نیز زمین گیر شوم

 


¤ سیب نوشته است این جا:خانوم سیب


وطن/روز ارتش (سه شنبه 85/1/29 :: ساعت 10:41 صبح)

 

  وطن یعنی هدف یعنی شهــــــــــامت

                                                             وطن یعنی شرف یعنی شهادت

 وطن یعنی گذشته ، حال، فــــــــــــردا

                                                            تمــــــــــام سهم یک ملت ز دنیا


¤ سیب نوشته است این جا:خانوم سیب


   1   2   3   4   5   >>   >
تمامی عواید تبلیغات در این وبلاگ صرف امور فرهنگی مناطق محروم خواهد شد