یکی از مهم ترین احساسات آدمی که به چند بخش تقسیم می شود محبت است :
گرچه استفاده از قدرت، مىتواند ما را به هدف برساند، ولى بهرهگیرىاز «محبت» و «عشق» و ایجاد جاذبه و کشش قلبى، اهرمى قوىتر است وانگیزههاى ماندگارترى ایجاد مىکند. در روایات نیز آمده است: «محبت ودوست داشتن برتر از ترس و بیم است.»
نوع رابطه ما با اهل بیتعلیهم السلام، رابطه «محبت» و «مودت» و پیوند قلبى و درونى است، که همکارساز، بادوام و ریشهداراست
قرآن کریم روى این رابطه تاکید دارد و «مودت اهل بیتعلیهم السلام» را اجررسالت پیامبرصلى الله علیه وآله معرفى مىکند:
«قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فى القربى»
بگو: من بر انجام رسالت، از شما مزدى نمىخواهم، مگر دوستى ومحبت درباره نزدیکانم.
در روایات متعددى «مودة فى القربى» به محبت و مودت اهل بیت وخاندان پیامبر تفسیر شده است. بالاترین محبت هم محبتى است که خدابه آن سفارش کرده باشد و صاحبان این محبت را نیز دوستبدارد.
در روایات هم، مودت و ولایت، به عنوان یک «فرض الهى» و ملاکقبول اعمال و عبادات به حساب آمده است.
تولاى شما فرض خدایى است قبول و رد آن مرز جدایى است
هر آن کس را که در دین رسول است ولایت، مهر و امضاى قبول است
دیانتبى شما کامل نگردد بجز با عشقتان دل، دل نگردد
اهل سنت هم طبق احادیثشان این نکته را قبول دارند و در شعرشافعى چنین آمده است:
یا اهل بیت رسول الله حبکم فرض من الله فى القرآن انزله
کفاکم من عظیم القدر انکم من لم یصل علیکم لا صلاة له
اى خاندان پیامبر خدا! حب شما فریضهاى استخدایى که خداوند درقرآن آورده است، براى افتخار بزرگ شما همین بس که هر کس (در نماز)بر شما صلوات و درود نفرستد، نمازش درست نیست و نماز ندارد.
از آنجا که این پیوند درونى، هم بیمه کننده دوستدار اهل بیت در مقابلانحرافها و لغزشهاست، هم هدایتگر امتبه سرچشمه زلال دین است،رسول خداصلى الله علیه وآله فرموده است که مردم را دوستدار اهل بیتبار آورید و برمبناى این محبت، تربیت کنید:
«ادبوا اولادکم على حبى و حب اهل بیتى والقرآن». .
فرزندانتان را با محبت من و محبتخاندان من و محبت قرآن تربیت وتادیب کنید.
امام صادقعلیه السلام نیز فرموده است:
«رحم الله عبدا حببنا الى الناس ولم یبغضنا الیهم»..
خدا رحمت کند کسى را که ما را محبوب مردم سازد و ما را در نظر مردممبغوض و منفور نسازد.
از این رو، ارتباط شیعه با اهل بیت را علاوه بر جنبههاى اعتقادى برمبناى علمى و احادیث و منابع دینى، باید عاطفى و روحى و احساسى قرارداد و «آگاهى عقلى» را با «عاطفه قلبى» در هم آمیخت و عقل و عشق رابا هم پیوند زد. همچنانکه در آموزش هم، اگر معلم، بیش از رابطه علمى،رابطه قلبى و زمزمه محبت و مودت باشد «جمعه به مکتب آورد طفلگریزپاى را»، در ارتباطهاى ولایى با ائمه نیز دل، قلمرو فرمانروایى آنانمىگردد.
در این صورت، میان «شناخت»، «عشق» و «پیروى»، رابطهاىمستحکم پدید مىآید و «معرفت»، محبت مىآورد و محبت، «ولایت وتبعیت». در حدیثى رسول اکرمصلى الله علیه وآله به این سه عنصر و نقش آن در سعادتانسان اشاره فرموده است:
«معرفة آل محمد برائة منالنار و حب آل محمد جواز علىالصراط والولایة لآل محمد امان من العذاب». .
معرفت و شناخت آل محمد، برائت و نجات از دوزخ است و «محبت» آلمحمد، جواز عبور از صراط است و «ولایت» نسبتبه آل محمد، امان ازعذاب است.
این رابطه را مىتوان چنین ترسیم کرد:
معرفت محبت اطاعت.
در حدیث امام صادقعلیه السلام نیز آمده است:
«الحب فرع المعرفة». .
محبت، فرع و شاخه شناخت است.
در سیره پیامبر اکرم نیز آمده است که هر کس با او از روى معرفت وشناخت، رفاقت و نشست و برخاست مىکرد، محبت او در دلش مىافتاد. .
این نشاندهنده تاثیر معرفت در پیدایش محبت است.
ایجاد محبت و عشق را باید از مراحل ساده و بسیط و عاطفى شروعکرد و در مراحل بعدى با بصیرت و ناختبیشتر، آن را تعمیق داد، تا آنجاکه «حب»، جزء سرشت انسان گردد و «محبت اهل بیت»، جزء دین یکمسلمان و شیعه درآید، امام صادقعلیه السلام فرمود: «هل الدین الاالحب»؟ آیا دین جز محبت است؟
امام باقرعلیه السلام فرمود:
«الدین هوالحب والحب هوالدین».
دین همان محبت است و محبت همان دین است.
روشن است که محبت راستین به عمل و تبعیت هم مىانجامد و ازعصیان و تخلف دور مىسازد.
براى این کار، باید زمینههاى روحى و آمادگىهاى قبلى افراد را در نظرگرفت، وگرنه محبت اهل بیتبه دلهاى غیر مستعد و غیر آمادهنمىچسبد، آنچنان که کاشى به دیوار کاهگلى نمىچسبد. گاهى هم بایدموانع را زدود، همچنانکه در لحیمکارى، ابتدا با سنباده و مواد دیگر،چربیها، آلودگیها و جرمها را از محل مىزدایند، تا لحیم، بچسبد و جوشبخورد
¤ سیب نوشته است این جا:خانوم سیب |